تسهیل کسبوکارها و رفع فساد از پیامدهای کاربردیشدن علوم انسانی خواهد بود
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۸۱۹۶۴
رئیس بنیاد ملی علم ایران با اشاره به نقش بنیاد بهعنوان بازوی اصلی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان در توسعه علم، برنامههای این نهاد را تبیین کرد و گفت: منظور از علم فقط علمی که به توسعه فناوری منجر شود نیست، بلکه علمی که به بهرهبرداری از فناوری در جامعه هم منجر شود، مد نظر است. به همین خاطر توجه به توسعه علومانسانی باید در این نهاد دنبال شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، علیمحمد سلطانی، عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فناوری با اشاره به اینکه علوم انسانی و اجتماعی، یکی از پنج شاخه اصلی علم در کنار علوم پایه، علوم فنیمهندسی، علوم پزشکی و علوم کشاورزی شناخته میشود، در خصوص اهمیت توسعه این علم در کنار سایر شاخههای اصلی علم، گفت: این علوم در طول تاریخ بشر بر اساس نیازهای بشری با نوآوری و ارائه نظریهها و راهکارهای جدید توسعه پیدا کرده تا به پیشرفت زندگی بشر کمک کند. در این میان علوم انسانی و اجتماعی روابط انسان با خود و جامعه را مورد هدف قرار میدهد و به همین علت هر موضوع مهمی که در جامعه مطرح میشود، در هر شاخهای از علم و موضوعات مختلف حوزه فناوری، بخش کلیدی آن مرتبط با علوم انسانی و اجتماعی خواهد بود. به نوعی میتوان گفت بروز هر پیشرفت علمی و فناوری در جامعه وابسته به علوم انسانی است.
به گفته رئیس بنیاد ملی علم، علوم انسانی علاوه بر نقشآفرینی در آمادهسازی جامعه برای پذیرش نوآوریهای جدید و نوظهور، وظیفه انتقال نیازهای جامعه به حوزههای مختلف علمی را بهعهده دارد.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگری که در این خصوص باید به آن توجه شود، این است که اساسا مهمترین سیاستهایی که در یک کشور اتخاذ میشود، از جنس علوم انسانی است، اما در بیشتر موارد این سیاستها و تصمیمات بدون انجام مطالعات عمیق علوم انسانی و از سوی کارشناسانی که بعضا تخصصی در این حوزه ندارند، اتخاذ میشود. اخیرا این موضوع که مسائل کشور باید با کمک نخبگان دانشگاهی حل شود، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این مهم زمانی محقق میشود که دولت مسائل خود را به متخصصان علوم انسانی ارائه دهد، آنها مسائل موجود را مورد بررسی قرار دهند و مشخص کنند برای حل هر یک به چه موارد و تخصصهایی نیاز است. به همین دلیل امیدواریم مسئولان بیشتر به سمت بهرهگیری از ظرفیتهای متخصصان علوم انسانی سوق پیدا کنند.
اقدام عملیاتی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری برای توسعه علوم انسانی
نقش بنیاد ملی علم بهعنوان بازوی اصلی معاونت علمی در توسعه علم
در طول دهه اول فعالیت معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری، بیش از هر چیز نقش این نهاد در توسعه فناوری دیده شد و بهنوعی همه ما این نهاد را بیش از هر موضوع دیگری متولی فناوری در کشور میدانیم؛ اما «علم» و «اقتصاد دانشبنیان» دو رکن اصلی دیگر این نهاد هستند که به نظر میرسد در دوره جدید قرار است بیشتر مورد توجه قرار گیرند. دکتر سلطانی دراینباره اظهار کرد: از ابتدای شکلگیری معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان، مأموریت توسعه علم در کشور هم برای این نهاد در نظر گرفته شده بود؛ منظور از علم فقط علمی که به توسعه فناوری منجر شود نیست، بلکه علمی که به بهرهبرداری از فناوری در جامعه هم منجر شود، مد نظر است. به همین خاطر توجه به توسعه علومانسانی باید در این نهاد دنبال شود. دکتر دهقانی فیروزآبادی نیز در دوره جدید معاونت علمی به این موضوع توجه ویژه دارند و اندیشهورزی و تصمیمسازی را از مهمترین ابزارهای توسعه کشور میدانند. اگر اقتصاد دانشبنیان بخواهد در کشور محقق شود، هم نیاز به توسعه فناوری خواهد داشت و هم نیاز به توسعه علم بهویژه علوم انسانی.
وی با اشاره به نقش بنیاد ملی علم ایران بهعنوان بازوی اصلی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان در توسعه علم، افزود: ما در کشور تعداد زیادی فارغالتحصیل دانشگاهی و اعضای هیاتعلمی دانشگاهها را در رشتههای علوم انسانی داریم که باید سه نقش را در کشور ایفا کنند؛ اول ایجاد سرآمدی علمی برای کشور با ارائه نظریات و موضوعات علمی جدید در مجامع بینالمللی، دوم کمک به حل مسائل روز کشور و سوم تسهیل فضای توسعه اقتصاد دانشبنیان و نوآوری کشور. در واقع برای هدایت کشور نیاز به مدیران و متخصصان حوزه مالکیت فکری، بازاریابی، برندسازی، ارتباط با جامعه و ... داریم. هرقدر در این حوزهها قویتر عمل کنیم، رشد بیشتری را در زمینه اقتصاد دانشبنیان شاهد خواهیم بود.
به گفته سلطانی، این نقشآفرینی به قدری حائز اهمیت است که در جوامع توسعهیافته بخش بزرگی از افراد نخبه جذب رشتههای علوم انسانی میشوند و آنها هستند که فضای کلی کشورها را شکل میدهند و هدایت میکنند.
از آنجا که بنیاد ملی علم متولی حمایت از پژوهشهای علمی است، اکنون در رویکرد جدید توجه ویژهای را به توسعه پژوهشهای علوم انسانی متناسب با نیازهای کشورمعطوف کرده است. سلطانی دراین رابطه اظهار کرد: در ۲۰ سالی که از فعالیت این مجموعه میگذرد، ۹ درصد طرحهای مصوب در حوزه علوم انسانی بوده که بسیار اندک است. این آمار برآمده از آشنایی نداشتن محققان علوم انسانی با حمایتهای این مجموعه یا غیرضروری دانستن دریافت حمایت از این مجموعه است. در دوره جدید در تلاشیم تا با افزایش ارتباطات با دانشگاههای مختلف توجه ویژهای به طرحهای علوم انسانی داشته باشیم، همچنین فراخوانهایی را متناسب با نیاز روز جامعه در خصوص پژوهشهای موردنیاز در این حوزه اعلام کردهایم تا جامعه دانشگاهی را از علاقهمندی بنیاد علم در حمایت از طرحهای علوم انسانی و اجتماعی آگاه کنیم و سهم علوم انسانی را در طرحهای مورد حمایت افزایش دهیم.
از صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران تا بنیاد ملی علم ایران
تا چند ماه پیش، بنیاد ملی علم با عنوان صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور، وظیفه حمایت از طرحهای پژوهشی و حمایت از تولید علم را در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری بر عهده داشت. سلطانی درباره اینکه این تغییر نام تا چه حد میتواند در ایفای نقش این نهاد در زمینه حمایت از توسعه علوم انسانی مؤثر باشد؟، گفت: این تغییر نام موجب شده است که علم به معنای عام آن بیشتر مورد توجه قرار گیرد. از آنجا که علوم انسانی نیز از شاخههای اصلی علم است، سیاستگذاریهای جدید بنیاد به سمت حمایت بیشتر به این حوزه هم سوق پیدا کرده است.
سلطانی در خصوص اقدامات جدید این نهاد در این رابطه توضیح داد: در بنیاد ملی علم، به دو صورت حمایت از طرحهای پژوهشی وجود دارد؛ در حالت اول طرحهای پیشنهادی اعضای هیأت علمی، طرحهای پیشنهادی برای رساله دکتری یا دوره پسا دکتری بر اساس علاقهمندی یا تمرکز مطالعاتی اعضای هیأت علمی دانشگاهها در طول سال به بنیاد ارسال میشود که پس از داوری مورد تصویب قرار میگیرد؛ این طرحها در طول مدت اجرا از سوی ناظر بنیاد مورد ارزیابی قرار میگیرند. علاوه بر این، فراخوانهایی نیز برای دریافت طرحهای پژوهشی با اولویتهای ملی در نظر گرفته شده که تعدادی از آنها اعلام شده و تعدادی هم در ادامه اعلام خواهند شد.
رئیس بنیاد ملی علم درخصوص نحوه انتخاب موضوعات فراخوانها، تصریح کرد: در سالهای گذشته کارگروه علوم انسانی و اجتماعی بنیاد، هستههایی را در دانشکدههای علوم انسانی دانشگاههای کشور با حضور افراد نخبه و تأثیرگذار این حوزه تشکیل دادهاند که این هستهها موضوعات مورد نیاز و مهم برای پژوهش را استخراج میکنند و بر اساس جمعبندی این پیشنهادات برخی موضوعات فراخوانها مشخص میشود. دسته دیگری از فراخوانها بر اساس اعلام نیاز نهادهای بالادستی و تخصصی تعیین میشود؛ برای مثال تفاهمنامهای با سازمان اداری و استخدامی کشور به امضا رسیده که قرار است در ذیل این تفاهمنامه موضوعات مهم اداری کشور که نیاز به پژوهش و مطالعه دارند، از سوی این مجموعه به ما اعلام شود. از آنجا که فراخوانها به دنبال مسأله یا نیازی از کشور شکل میگیرد، شامل حمایتهای جدیتری خواهد شد.
حمایت مادی از توسعه علوم انسانی
سلطانی در خصوص حمایتهای مالی درنظر گرفته شده برای طرحهای مورد تأیید بنیاد علم، اظهار کرد: در سال جاری برای طرحهای دوره دکتری مبلغ ۹۰ میلیون تومان برای دانشجوی دوره دکتری، ۲۰ میلیون تومان برای استاد راهنما و مبلغی هم به عنوان پژوهانه برای خرید تجهیزات و مواد مورد نیاز اختصاص مییابد. در مورد طرحهای دوره پسادکتری که از سوی یک عضو هیأت علمی و یک فارغالتحصیل دوره دکتری که بیش از پنج سال از فارغالتحصیلیاش نگذشته باشد، مطرح میشود تا یک سال معادل ۸۰ درصد حقوق استادیار به دانشجوی پسادکتری و مبلغی هم به عنوان حقالتحقیق به استاد راهنما و در صورت نیاز به پژوهش علمی مبلغی هم به عنوان پژوهانه درنظر گرفته میشود. در مورد طرحهای پیشنهادی ازسوی اعضای هیات علمی در سال جاری سقف حمایت ۱۸۰ میلیون تومان درنظر گرفته شده است که در صورت داشتن همکار بینالمللی امکان افزایش بودجه به میزان ۶۰ میلیون تومان وجود دارد.
وی ادامه داد: علاوهبر این، طرحی را با عنوان «کرسی پژوهشی» نیز در بنیاد ملی علم داریم که برای این طرح متخصصان برجسته از همه حوزههای پژوهشی از جمله علوم انسانی و اجتماعی امکان درخواست خواهند داشت و در صورت تأیید، به مدت سه سال فرد متخصص هم خودش و هم دانشجویان دکتری و پسادکتریاش مورد حمایت قرار خواهند گرفت. طرح حمایتی میثاق هم پژوهانه ویژه بنیاد ملی علم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است.
پژوهشهایی با نگاه کاربردی
در کنار اهمیت حمایت از پژوهشهای راهبردی و مهم در حوزه علوم انسانی، زمانی جامعه از نتایج بهدست آمده از پژوهشها منتفع خواهد شد که این پژوهشها به مرحله کاربردی شدن برسد. سلطانی درخصوص نقشآفرینی بنیاد ملی علم دراینخصوص، گفت: برای مهیا کردن شرایط برای استفاده سایر نهادها از نتایج پژوهشهای مورد حمایت بنیاد، عنوان و چکیده تمام طرحها بر وبگاه بنیاد به نشانی data.insf.org قرار گرفته است تا امکان آشنایی با طرحها و محققان فعال در هر حوزه و برقراری ارتباط فراهم شود. علاوهبر این به عنوان حلقه رابط جامعه علمی کشور با نهادهای مختلف، در حال جمعآوری موضوعات پژوهشی مورد نیاز کشور و انتقال آنها به نهادهای پژوهشی و متخصصان مرتبط هستیم. در این حالت نهادها یا ذینفعان هر موضوع از ابتدای اعلام فراخوان در روند پیشبرد طرح تحقیقاتی درگیر میشوند تا بهدرستی ارتباط میان آنها و جامعه علمی برقرار شود و درنهایت نتایج بهدست آمده، مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
به نقل از معاونت علمی ریاستجمهوری، وی درخصوص اثربخشی نتایج این پژوهشها در جامعه یادآور شد: واقعیت این است که اگر نگاه حل مسأله با کمک علوم انسانی و اجتماعی در دولتها وجود داشته باشد، خیلی زود در دورهای دو تا سه ساله شاهد اثرگذاری این اقدامات در جامعه خواهیم بود. این موضوع نیازمند این است که دستگاهها و نهادهای دولتی برای حل مسائلشان به سمت متخصصان علوم اجتماعی و انسانی بروند و آنها را درگیر مسائل خود کنند. از سوی دیگر دانشگاهها و مراکز پژوهشی نیز باید با ایجاد ارتباط با ذینفعان حوزه فعالیتشان بتوانند پژوهش خود را به سمت مسائل مورد نیازکشور سوق دهند و به نوعی پژوهشهای مسألهمحور طرح کنند.»
رئیسبنیاد ملی علم ایران خاطرنشان کرد: اصولا راهکارهایی که با مطالعات علوم اجتماعی و انسانی برای مسائل ارائه میشود، راهکارهای نوآورانه و برآمده از شرایط موجود جامعه خواهد بود. در نتیجه پذیرش جامعه نیز برای استفاده از این راهکارها بیشتر خواهد بود. شاید بتوان گفت مهمترین نتایج مورد انتظار از کاربردی شدن علوم انسانی در حل مسائل کشور، سهولت بیشتر کسبوکارها و از بین رفتن فساد در سطوح مختلف خواهد بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري علوم انسانی بنياد ملي علم فناوري نانو شرکت های دانش بنیان صندوق نوآوری و شکوفایی اسپیس ایکس فناوری و اقتصاد دانش بنیان علوم انسانی و اجتماعی بنیاد ملی علم ایران رئیس بنیاد ملی علم توسعه علوم انسانی علوم انسانی حمایت از پژوهش نظر گرفته شده ریاست جمهوری توسعه فناوری معاونت علمی کاربردی شدن فراخوان ها دانشگاه ها توسعه علم هیأت علمی مورد نیاز منجر شود حل مسائل مهم ترین پژوهش ها بر اساس طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۸۱۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بیاطلاع هستیم
به گزارش خبرنگار مهر، اولین نشست از سلسله نشستهای «علوم انسانی و مسائل جامعه ایرانی» با عنوان «فلسفه دانشگاهی و مسائل ایران امروز» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این نشست بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد و سیدحسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف سخنرانی کردند.
در ابتدای این نشست، مالک شجاعی که دبیری جلسه را به عهده داشت کمی درباره موضوع تاریخ نگاری علوم انسانی آکادمیک سخن گفت و بیان کرد: امروز حدود صد سال از ورود علوم انسانی جدید به ایران گذشته است. در واقع حدود یک قرن است که ایرانیان با علوم انسانی جدید مواجه شدند. خوشبختانه دانشگاه تهران به عنوان یکی از اولین مراکزی که علوم انسانی آکادمیک در آن وجود دارد درباره بیشتر رشتههای علوم انسانی، تاریخ نگاری رشتهای انجام داده اما سوالی که مطرح میشود این است که هر کدام از این رشتهها با ما ایرانیان چه کردهاند.
وی افزود: در مورد علوم انسانی جدید در ایران دو طیف از افراد وجود دارند. عدهای معتقدند که علوم انسانی ما تماماً وارداتی و تقلیدی است اما عدهای معتقدند اگر علوم انسانی نبود ما به خودشناسی تاریخی و فرهنگی نمیرسیدیم. به هر حال ما قرار است در سلسله نشستهایی که امروز جلسه اول آن است نخبگان را دعوت کنیم و درباره چنین موضوعاتی با آنها گفت و گو کنیم.
شجاعی ادامه داد: موضوع اولین نشست هم «فلسفه» قرار دادیم چون به عقیده بسیاری از اهالی علوم انسانی فلسفه، مادر علوم است. طبق پیش بینی که مؤسسه حامی علوم انسانی، خانه اندیشه ورزان و فرهنگسرای اندیشه انجام داده اند قرار است که تا پایان سال ۱۰ یا ۱۱ نشست به تفکیک رشتهای برگزار کنیم و شیوه برگزاری هم به این شکل است که نگاههای متفاوت را مقابل هم قرار دهیم.
در ادامه نشست بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد سخنرانی کرد.
وی گفت: بحث درباره علوم انسانی و فلسفه ذوابعاد است و پرداختن به آن کار یک نشست نیست. اما سوالی که من میخواهم مطرح و بحثم را با آن شروع کنم این است که ما از فلسفه دانشگاهی چه انتظاری داریم. به بیان دیگر چه تفاوتی میان حقیقت فلسفه و فلسفه دانشگاهی است. حقیقت فلسفه نقش بسیار اساسی در قوام بخشی فرهنگ داشته است. اما فلسفه دانشگاهی یک فعالیت آموزشی و اداری است. فرق است بین فلسفه به عنوان ابژه مطالعاتی و فلسفه به منزله مواجهه با وجود.
وی افزود: فلسفه دانشگاهی در ایران یک ترجیع بند مهم دارد و آن هم اینکه ما یک جامعه «شبه مدرن» هستیم. یعنی جامعهای که همه نهادهای مدرن را دارد اما این نهادها مبتنی بر ریشههای تاریخی نیستند. لذا برای همه پدیدارهای ایران باید کلمه «شبه» را بیاوریم چون در جامعه شبه مدرن، نهادها نقشی که در جوامع مدرن دارند را، ندارند. همانطور که بارها گفتم جوامع شبه مدرن مانند شهرک سینمایی هستند که از هر چیزی فقط ماکت آن وجود دارد.
این استاد فلسفه ادامه داد: دپارتمانهای علوم انسانی کشور ما هنوز نتوانستند به مساله شبه مدرن به منزله یک امر تمدنی و یک مساله نگاه کنند که این نشانه فقدان تفکر تاریخی در دپارتمانهای علوم انسانی ما است البته به استثنای دکتر داوری که در دهههای اخیر به موضوع توسعه نیافتگی پرداختند. اگر چه ایشان هم فقط وضعیت را توصیف کردند اما راه برون آمد را نشان نمیدهند.
عبدالکریمی ادامه داد: ما نمیتوانیم فلسفه جدا از مباحث تاریخی داشته باشیم. در دپارتمانهای فلسفی ما، خودآگاهی تاریخی وجود ندارد و فلسفه بدون خودآگاهی بیشتر شبیه یک ابژه بی روح است. البته همه دپارتمانها و اساتید ما در یک سطح نیستند اما این انتقاد در اغلب آنها و پیش از همه به خود بنده وارد است. فلسفه دانشگاهی نتوانسته با مسائل ایران امروز ارتباط برقرار و به مسائل ایران به عنوان یک مساله نگاه کند چون ما در ایران اساساً مساله نداریم. ما پیوسته در مورد همه چیز مساله داریم اما در عین حال مساله نداریم و این یک تناقض بزرگ است. چون نمیدانیم ایران کیست و ایران چیست؟ به همین دلیل بیشتر چیزهایی که ما از آن به عنوان مساله یاد میکنیم، غُر زدن و نِق زدن است.
وی افزود: ما هیچگاه در این سالها صورت بندی متافیزیکی درباره جامعه شبه مدرن نداشتیم و نه تنها یک گام به جلو نرفتیم بلکه عقبگرد هم داشتیم. ما با یک تاریخ انحطاطی و فروپاشی هویت و حیات اجتماعی و دومین شکاف تمدنی تاریخی بعد از دوران مشروطه مواجه هستیم. در چنین وضعیتی اهل فلسفه وجود ندارند و مانند تودههای مردم گیج و گنگ هستند و میپرسند چه باید کرد؟ متأسفانه به غیر از تلاشهایی که برخی انجام دادند هیچ گاه صورت بندی مفهومی از تاریخ نداشتیم و متأسفانه بعد از آنها هم این تلاشها ادامه پیدا نکرد.
عبدالکریمی در بخش دوم سخنانش گفت: در دهههای کنونی ما با یک شکاف تمدنی- تاریخی مواجه هستیم و جای اهل فلسفه در آن خالی است. چون این مساله را نه سیاسیون میتوانند حل کنند نه حکمرانان. انتظار من این است که برای این موضوع مفهوم سازی شود. ما نمیدانیم که در کجای روند تاریخی مان قرار داریم. آیا گریزی جز چشم انداز غرب نداریم و مسیر دیگری برای ما گشوده نیست البته تاریخ غرب را نمیتوان نادیده گرفت اما سرآغاز سنت تاریخی ما کجاست. آیا ما میتوانیم میراث خودمان را جدای از متافیزیک غرب بفهمیم.
پس از سخنرانی عبدالکریمی، سیدحسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف دیگر سخنران این مراسم خطاب به عبدالکریمی پرسید: مشکل تجدد مطلق چیست و دلیل این همه ستیز با غرب چیست و چه فایدهای برای ما دارد؟ من فکر میکنم که خیلیها فکر میکنند وقتی حرف از این موضوعات میشود یعنی ما باید یک الگوی جدید داشته باشیم و از صفر شروع کنیم در حالی که ما هیچ وقت از صفر شروع نکردیم.
عبدالکریمی در پاسخ به سوال حسینی گفت: من ستیز با غرب ندارم چون غرب یک رویداد عظیم تاریخی است و هیچ نقطهای بیرون از مدرنیته نیست و انکار واقعی غرب یک کار احمقانه است اما میتوانیم تجدد را دربست نپذیریم. تجدد برای جامعه ایران شدنی نیست و اگر هم قرار باشد جامعه متجدد شود همان اشتباهی رخ میهد که در زمان پهلوی رخ داد. به همین دلیل هم باید گفت انقلاب اسلامی ایران حاصل روح و کنش ایران در برابر مدرنیته است.
پس از این پرسش و پاسخ، سید حسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف سخنرانی خود را آغاز کرد.
وی سخنان خود را با یک دستهبندی منسجم درباره وضعیت فلسفه در ایران آغاز کرد و گفت: به عقیده من فلسفه در ایران جزو یکی از هفتدستهای که در ادامه به آنها اشاره میکنم.
۱- فلسفه به مثابه آکادمی
در این نوع از فلسفه ما یک سری ریزمساله و زبان تخصصی داریم. در این طبقه ما اوضاع بدی نداریم. به این معنی که اساتید دانشگاهی خوبی داریم. اوضاع فلسفه غرب در دانشگاههای ما خوب است اگرچه یک جاده یک طرفه است به این معنا که ما درباره غرب حرف می زنیم اما غرب تأثیر و تاثری از ما نمیگیرد و ما در بازی آکادمی دنیا قرار نداریم. در حوزه فلسفه اسلامی که اوضاع از این هم وخیمتر است. اما اوضاع فلسفه اسلامی در دانشگاهها خیلی خوب نیست و حتی جاده یک طرفه هم نیست یعنی ما یا از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بیاطلاع هستیم یا اصلاً آنها را قبول نداریم.
۲- امتداد اجتماعی فلسفه آکادمی
در دهههای میانی نیمه دوم قرن بیستم تحقیقات دین پژوهانه در ایران آغاز شد و افرادی مثل سروش در دهههای ۶۰ و ۷۰ این جریان را راه انداختند. مقالاتی که وی در سالهای ۶۷-۶۸ در کیهان فرهنگی و سپس در مجله کیان مینوشتند نمونههایی از این جریان است.
۳- فلسفه حامی تحولات اجتماعی
گاهی در یک جامعه تحولاتی اتفاق میافتد که بعد فلسفه روی آن سوار میشود و نظر میدهد. مثل سال ۷۶ و اتفاقاتی که در آن زمان افتاد. در آن زمان افرادی شروع به تبیین نظریات فلسفه سیاست که به نفع اصلاحات بود، کردند. پس از این جریان بود که هابرماس هم در ایران معروف شد. در این نوع فلسفه تحولات اجتماعی در سطح نخبگانی باقی میماند. در همین ایام اخیر هم موضوع فلسفه سیاسی و آثار هانا آرنت خیلی باب شد و همه به خواندن چنین آثاری روی آوردند.
۴- فلسفه – پروژه
گاهی اوقات هم یک فیلسوف درباره یک پروژه مشخص با یک مفهوم کلیدی کار میکند. مثل پروژه ایرانشهری یا پروژه تجددستیزی فردید، یا پروژه مبتنی بر روانشناسی و تجربه.
۵- فلسفه به مثابه تثبیت نظام مستقر
این نوع فلسفه، فلسفهای است که در جهت تثبیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. افرادی مثل شهید مطهری، شریعتی، آقای مصباح، در این دسته جا میگیرند. در این نوع از فلسفه مراکزی در راستای تثبیت نظام تأسیس میشوند. مراکزی مثل شورای تحول علوم انسانی، فرهنگستان علوم و...
۶- فلسفه ناشی از علم جدید
علم جدید مخصوصاً در حوزه زیست شناسی در حال دامنگیر شدن است و ما امروز شاهد فلسفههایی هستیم که از این علوم تاثیر میپذیرند.
۷- فلسفه به معنای زندگی طبیعی
در این نوع از فلسفه افراد معمولی که با فلسفه سروکاری ندارند برای خلاصی از مشغولیتهای ذهنی سراغ خواندن آثار فلسفی میروند. رغبت به خواندن آثار نویسندگانی مثل نیچه و شوپنهاور نمونه این نوع فلسفه است.
حسینی پس از ارائه این دسته بندی افزود: یکی از مسائلی که درباره علم و فلسفه در ایران وجود دارد این است که هیچ کدامشان در ایران، عمومی نشد. البته آنها با یکدیگر یک فرق اساسی دارند و آن هم اینکه علم، تقدس خود را داشت اما فلسفه وقتی وارد ایران شد عمومی نشد و این تقدس هم نداشت. در واقع فلسفه در ایران هیچ وقت به عنوان یک سند قرار نگرفت.
استاد دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: نکته دیگر اینکه سنت فلسفه اسلامی چیزی جز اقتباس از غرب نیست چون ما فلسفه را از یونان گرفتیم و یونان هم غرب است و حالا این سوال مطرح است که فلسفه اسلامی چرا کاربست اجتماعی پیدا نکرده است؟ چون انضمامی نیست، ظرفیت ذاتی ندارد، فقه و کلام در آن غلبه دارد و حکمت عملی در فلسفه اسلامی بسیار لاغر مانده است.
پس از سخنان حسینی، عبدالکریمی خطاب به حسینی گفت: در بسته بندی که شما انجام دادید به عقیده من دسته پنجم خیلی علمی نبود چون شما دکتر شریعتی را در دسته شهید مطهری و آقای مصباح قرار دادید در حالی که شریعتی اصلاً این گونه نبود. ما در دپارتمانهای فلسفه خودمان هنوز شریعتی را فیلسوف نمیدانیم در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا مثل الجزایر، ترکیه و … واحد درسی شریعتی شناسی دارند. ما هنوز هم در دوره جدید متفکری نداریم که با جهان وارد گفت و گو شود به جز آقای نصر و مرحوم فردید اما شریعتی در زمان خودش این کار را کرد.
حسینی هم در پاسخ به این نکته عبدالکریمی توضیح داد: اینکه یک امر واضح است که اگر شریعتی نبود انقلاب اسلامی پیروز نمیشد چرا که او یک جریان مهم در جهت پیروزی انقلاب اسلامی راه انداخت.
این جلسه با پرسش و پاسخ میان حاضرین و سخنرانان به پایان رسید.
کد خبر 6087633 سارا فرجی